English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7141 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
breakdown lights U چراغهای عدم کنترل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Christmas tree U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Other Matches
battle lights U چراغهای جنگی
navigation light U چراغهای ناوبری
outdoor lighting fixtures U چراغهای روشنائی محوطه
side lights U چراغهای طرفین ناو
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
footlights U ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
contact lights U چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
signal light U چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
lightest U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lighted U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
check-up U کنترل
check-ups U کنترل
minor control U کنترل کم
control code U کد کنترل
line control U کنترل خط
controlling U کنترل
rein U کنترل
control U کنترل
controls U کنترل
pulpits U میز کنترل
ignition control U کنترل احتراق
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
electric control U کنترل الکتریکی
data control U کنترل داده ها
pulpit U میز کنترل
digital control U کنترل دیجیتالی
control U کنترل بازبینی
direct control U کنترل مستقیم
controlling U کنترل بازبینی
controlling U کنترل کردن
control panel U صفحه کنترل
ctrl U کلید کنترل
cu U واحد کنترل
indirect control U کنترل غیرمستقیم
fly control U برج کنترل
cortical control U کنترل مغزی
damage control U کنترل خسارات
birth control U کنترل موالید
forms control U کنترل فرم ها
cpu U واحد کنترل
image control U کنترل تصویر
flow control U کنترل جریان
grid control U کنترل شبکه
bridling U کنترل کردن
government control U کنترل دولتی
full command U کنترل کامل
bridles U کنترل کردن
governing mode U روش کنترل
bridled U کنترل کردن
controls U کنترل کردن
controls U کنترل بازبینی
bridle U کنترل کردن
field control U کنترل میدان
fighter control U کنترل شکاریها
fire control U کنترل اتش
fiscal control U کنترل مالی
control U کنترل کردن
frequency check U کنترل فرکانس
hoo heap U کنترل نفس
ground control U کنترل زمینی
remote control U کنترل از دور
frequency control U کنترل فرکانس
electronic control U کنترل الکترونیکی
error control U کنترل خطا
exchange control U کنترل ارز
exchange control U کنترل ارزی
experimental control U کنترل ازمایشی
external control U کنترل خارجی
flight control U کنترل پرواز
camshaft U محور کنترل
control field U فیلد کنترل
control bus U مسیر کنترل
control bus U گذرگاه کنترل
control block U بلوک کنترل
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
control block U کنده کنترل
control area U منطقه کنترل
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
control cable U کابل کنترل
control card U کارت کنترل
control desk U میز کنترل
control console U کنسول کنترل
control console U پیشانه کنترل
control computer U کامپیوتر کنترل
control code U رمز کنترل
control circuits U مدارهای کنترل
control circuit U مدار کنترل
control character U دخشه کنترل
control cards U کارتهای کنترل
command and control U کنترل و فرماندهی
close control U کنترل نزدیک
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
bank sluice U دریچه کنترل
automatic control U کنترل خودکار
asynchronous control U کنترل ناهمگام
coercive control U کنترل قهری
arms control U کنترل سلاح
arbitrary control U کنترل فرضی
air way station U ایستگاه کنترل
air control U کنترل هوایی
accuracy control U کنترل دقت
access control U کنترل دستیابی
bowden control cable U کابل کنترل
budgetary control U کنترل بودجهای
checks and balance U کنترل و مقابله
check mark U علامت کنترل
centralized control U کنترل تمرکزی
central control panel U مرکز کنترل
frame U کنترل هایی
carriage control U کنترل نورد
cascade control U کنترل زنجیرهای
cam control U بادامک کنترل
budgetary control U کنترل بودجه
controlled U کنترل شده
control flag U پرچم کنترل
camshafts U محور کنترل
control structure U ساخت کنترل
control store U انباره کنترل
uncontrolled U کنترل نشده
control station U ایستگاه کنترل
takeover U اعمال کنترل
takeovers U اعمال کنترل
control slide U غلتگاه کنترل
control slide U کشوی کنترل
control signal U علامت کنترل
control sheet U برگ کنترل
control surface U سطح کنترل
check-ups U کنترل کردن
controllable U قابل کنترل
controllability U قابلیت کنترل
control word U کلمه کنترل
control wheel U صفحه کنترل
control unit U واحد کنترل
control system U سیستم کنترل
check-up U کنترل کردن
control sequence U ترتیب کنترل
control section U قسمت کنترل
control section U بخش کنترل
control markings U علایم کنترل
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
2Rowdy
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com